بدون عنوان
چند روز پیش پارسا گفت: مامان زود باش زود باش الان هوا تاریک میشه . گفتم:خب مگه چی میشه اگه تاریک بشه؟ گفت : اونوقت نمیفهمیم خونه خورشید خانوم کجاست الان میره ها! بعد گفتم: آخه مامانی ما که نمی دونیم خونه خورشید خانوم کجاست فقط خدا میدونه. آقا پارسا هم که واسه همه چی جواب تو آستینش داره گفت پس زنگ بزن به خدا از اون بپرس. گفتم:آخه شماره اش رو ندارم. پارسا گفت:البته با همان لحن معصومانه :تو داری من میدونم که تو شماره خدا رو داری......... گاهی وقتها بچه ها بدون این که بدونن چطور اما کاری میکنند یا حرفی میزنند که شاید ظاهرا معمولی باشد اما دنیایی توی حرفهاشون گنجونده شده کافیه یه کم چشم و گو...
نویسنده :
مامان پارسا
16:18